از این پس برخی از مطالب مروری درباره کتاب «عکاسی و نظریه» در این صفحه آرشیو خواهدشد.
درباره کتاب «عکاسی و نظریه» - ۲
چرا باید عکاسی و نظریه را خواند؟ نعما روشن
۱
با آن که علم نشانهشناسی از زمان پایهگذاری آن تاکنون، مسیر پر پیچ و خمی را پیموده و تغییرات زیادی به خود دیده است اما شکی نیست که در حوزههای مختلف مانند زبانشناسی، فلسفه، جامعهشناسی، ادبیات، هنر، نقد و حتی روانشناسی، تاثیرات فراوان و کاربردهای متعدد دارد. از منظری بالاتر، نشانهشناسی در اساس خود با ادراک رابطه مستقیمی دارد و فهم انسان از پدیدههای مختلف، با این علم قابلیت تحلیل پیدا خواهد کرد. به همین دلیل، آشنایی با نشانهشناسی برای کسانیکه به تحلیل و شناخت چگونگی پدیدهها در جامعهشناسی، فلسفه، هنر و ادبیات علاقمند هستند، مسیری لازم و البته لذت بخش خواهد بود.
۲
ارتباط نشانهشناسی با هنر، نقد هنر و فرهنگ عامه، دلیلی دیگر برای الزام آشنایی با این علم برای علاقمندان هنر عکاسی است. هنر عکاسی محدود به نظام نشانههای دیداری است که باعث پیچیدگی در روش نشان دادن یا فهماندن و فهمیدن میشود. آشنایی با نظام نشانههای دیداری و سیر تحولات و نظریاتی که راجع به این مساله وجود دارد، علاوه بر اینکه برای یک شخص به عنوان عکاس میتواند مفید باشد، برای یک فرد به عنوان علاقمند به درک و تحلیل عکس نیز بسیار اهمیت دارد. تحلیل بنیانی نشانهشناسی عکس بر اساس نظریات پیرس و سوسور و بعد آشنایی با مفاهیمی چون شمایل و نماد و سپس دنبال کردن سیر نشانهشناسی مانند نشانهشناسی تصویری که رولان بارت مطرح کرد و تحولاتی که بعدها توسط افرادی چون امبرتواکو بیان شد، همگی در این وادی مفید خواهند بود.
همچنین ارتباط مهمی که بین نشانهشناسی و هنر مفهومی وجود دارد میتواند جنبه جذاب دیگری برای علاقمندان عکاسی امروزین باشد. رویکرد مارسل دوشان در باره الحاق اندیشه به شی، از اساس پیوندی ناگسستنی با مفاهیم نشانهشناسی دارد.
۳
یکی دیگر از دغدغههای فکری علاقمندان جدی عکاسی، آشنایی با هنر مدرن و پست مدرن و تحلیل آثار بر اساس این جهتگیری فکری است. رویکرد پساساختارگرایی در نشانهشناسی، هر چند دقیقا معادل پسامدرنیسم در عکاسی نیست اما میتواند یک فهم ساختاری و بنیادی از این رویکرد را برای علاقمندان عکاسی فراهم نماید تا به صورت اصیل و بدون حواشی (که در برخی بحثهای جوامع عکاسی ایران وجود دارد)، با این مقوله آشنا شوند و از آن برای فهم و تحلیل عکس استفاده کنند.
۴
کتاب «عکاسی و نظریه» مهدی مقیمنژاد، برای هر سه نیاز فوق، پاسخ مناسبی فراهم میکند. اولا به صورت تدریجی خواننده را با بحث نشانهشناسی آشنا میکند و سپس او را به تدریج در مسیر نظریات مختلفی که در این علم وجود دارد، پیش میبرد. ثانیا روش تحلیل عکس را بر اساس نظریات نشانهشناسی مورد بررسی قرار میدهد و این نظریات را به صورت تطبیقی مقایسه میکند. و ثالثا به صورت کامل رویکرد پساساختارگرایانه نشانهشناسی را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد.
۵
شاید یکی از مشخصات خوب این کتاب، محدود نبودن بحثها به عکاسی باشد. همانگونه که در ابتدای این مطلب ذکر شد، نشانهشناسی در اساس با مفهوم شناخت و ادراک ارتباط دارد و این مفاهیم در بسیاری از علوم مانند جامعهشناسی، فرهنگ، ادبیات، زبان و فلسفه، نقش بنیادی دارند. کتاب در این زمینه، خوراک ذهنی بسیار مناسبی برای فرد علاقمند به تفکر در اصول ابتدایی این علوم فراهم میکند. در واقع بعد از خواندن کتاب، فرد با اهمیت نشانهشناسی و ارتباط عجیب آن با بسیاری از اموری که قبلا تصورش را نمیکرد، آشنا میگردد چه بسا علاقمند شود که در برخی شاخهها مانند جامعهشناسی یا فلسفه، مطالعات خودش را در کتابهای خاص آن، ادامه دهد. این آشنایی کلی که با کاربردهای عمومی نشانهشناسی ساختارگرا و پساساختاگرا فراهم میکند، یکی از جذابیتهای کتاب حاضر است.
۶
ویژگی دیگر کتاب، کامل بودنش است. وجود کتابی به زبان فارسی که در زمینه نشانهشناسی ساختارگرا و پساساختارگرا آن هم با تاکید بر عکاسی، تا این اندازه کامل و همه جانبه نگاشته شده باشد، بسیار اهمیت دارد.
سیر نوشتاری کتاب به صورت دقیق انتخاب شده است. بهجای شاخ و برگ دادن به موضوع، خواننده را از مبدا با خود همراه میکند و سفری را تا مقصد فراهم میکند.
۷
برای آنکه بحثهای کتاب در حد تئوری باقی نمانند، دو فصل از کتاب اختصاص دارد به تحلیل آثار دو عکاس. تحلیل آثار رابرت فرانک با روش نشانهشناسی ساختارگرا بخوبی نشان میدهد این رویکرد برای تحلیل چنین آثاری، چه ابزارهایی را فراهم میکند و چه جنبههایی از آثار را مورد توجه قرار میدهد. چرا کتاب آمریکاییهای رابرت فرانک تا این حد مهم است و چگونه میتوان با تحلیل همزمانی و درزمانی، هم عناصر زیباییشناسی آثار را بررسی کرد و هم ارتباط آثار را با ویژگیهای تاریخی و اجتماعی زمان را تحلیل نمود.
در فصلی دیگر از کتاب، آثار سیندی شرمن با استفاده از روشهای پساساختارگرایانه مورد تحلیل قرار میگیرد تا علاوه بر آشنایی با این روش نقد اثر، به صورت عملی خواننده را با نکات ومعانی نشانهشناسی پساساختارگرایانه نزدیک نماید. نگاه پسامدرن به خودِ عکاسی و تاریخ عکاسی و مناسبات بینامتنی و فرامتنی، از جمله مطالبی هستند که در این فصل به صورت عملی مورد بحث قرار میگیرند.
در واقع جنبه مفید فرعی این دو فصل، آشنایی دقیق و علمی خواننده علاقمند با آثار این دو عکاس مشهور نیز خواهد بود.
۸
کتاب در اصل رساله پژوهشی دکترای نویسنده بوده است اما مشخصا برای تبدیل به یک کتاب، تغییر یافته و گسترده شده است و در شکل حاضر، برای مطالعه غیرآکادمیک آماده شده است هر چند کتاب برای مطالعه آکادمیک نیز مفید است.
کتاب به زعم من میتوانست با تغییرات کوچک دیگری، برای سهولت مطالعه، تغییر یابد. ارجاع به رفرنسها در متن کتاب میتوانست به جای نام نویسنده و صفحه کتاب، به صورت خلاصه با شمارهای مشخص گردد تا هنگام خواندن باعث تقطیع سیر مطالعه نگردد. شاید این شکل ارجاع برای مخاطب آکادمیک مفید باشد اما برای خوانندگان دیگر، ضرورتی ندارد. پینوشتهای پایان فصلها یکی از جنبههای مفید کتاب است که برخی از ابهامات متن را توضیح میدهد و یا کامل میکند.
۹
با توجه به کامل بودن مباحث مطرح شده و توضیحات زیادی که مولف در مورد اصول مطرح شده در کتاب بیان کرده است، حتی مخاطبی که قبلا آشنایی زیادی با این مباحث نداشته باشد، میتواند از کتاب بهره ببرد. در واقع برای چنین فردی، حتی اگر همه مباحث به صورت کامل قابل فهم نباشد، بازهم نکات آموزشی فراوانی را از کتاب دریافت خواهد کرد. برای آشنایی قبلی با اصول نشانهشناسی در عکاسی، کتاب «نشانهشناسی عکاسی» نوشته گوران سورنسون و ترجمه مهدی مقیمنژاد، کتاب مفیدی برای شروع خواهد بود.
دکتر نعما روشن
پژوهشگر عکاسی و هنرهای تجسمی
این مطلب نخستین بار فروردین ماه ۱۳۹۴ در وبلاگ زیر به چاپ رسیده است:
http://www.akkasee.com/articles/12954